خاطرات این هفته
8ماهگیت مبارک هانای نازم
جشن دندونی هانا جونم
مادر
سفره ای که توش عشق باشه میدونی یعنی چی؟؟؟ یعنی اینکه وقتی غذا کمه اضافی میاد یعنی بابا نمیخوره تا مامان بخوره مامان نمیخوره تا بابا بخوره تا بچه ها بخورن معنی مادر شدنو وقتی فهمیدم که میخواستم برم سفر مادرم گفت یکی از بچه ها رو بده من نگه دارم چون مادره چون آسایش منو میخواد گفتم نه چون مادرم نمیتونم از بچم دور باشم رفتیم رستوران پسرم بد غذایی میکرد منم تلاش واسه غذا دادن به اون همسرم گفت غذاتو بخور بعد به پسرمون بده رفتم غذا بخورم از گلوم پایین نمیرفت میدونی چرا؟؟؟چون مادرم... پسرم گرسنست من آخه چجوری غذا بخورم؟؟؟ مادر یعنی خستگی زیاد مثل همین الان چشمای خواب آلوده اما نوشتن خاطرات فرزندانم واسه ذوقشون از خوندن خاطرات کودکیشون ما...