آریان و ماریان میوه های زندگیمون♡♡♡

سلام‌به وروجکای خونه بخصوص پسر گلم که ماهگردشو بهش تبریک میگم ...😙 امسال این روزای اخر سال روزای خیلی پر تحرکی رو داشتیم مخصوصا از وقتی که آریانو میبرم مهد صبح زود بیدار میشم و موقع خواب هانا خودم میبرمش و ظهر ها هم همراه هانا میریم دنبالش و به نظرم خیلی بهش خوش میگذره چون توی مهد هر دفعه یه مراسم و یه جور بازی و خلاقیت دارن اما فقط مشکلش اینه که یکم وابستست که اونم خدا رو شکر زود حل شد این روزا حسابی داره خوش میگذره واسه اینکه پسرکم دیگه اونقدر بزرگ شده که با رسم و رسوم آشنا بشه  مثلا امسال دیگه کاملا با خونه تکونی آشنا شد و طبق برنامه ی مهد بمناسبت جشن نوروز یه برنامه در رستوران پارس برگذار شد که ننه سرما و خاله بها...

پسر مامان سلام اول از همه بگم که واااااااای پدرمو در آوردی اونقدر که شیطونی میکنی به نظرم الان تو اوجی 😣و اینکه خدااااا کنه این شیطنتات کمتر بشه چون دیگه چشم برام نمونده این ماه همش دکتر بودم و چشم درد 😥خببببب حالا گلایمو کردم همین اول کاری دلم خنک شد🤣 حالا بریم سر وجه دیگت که خیلی زرنگ و آقایی 😂 پسر مامان جدیدا یاد گرفته خودش تمام لباساشو میپوشه و در میاره البته بگذریم از اینکه گاها تنبلیش میشه و منم میام کمک .... این هم آریان وقتی برای اولین بار توی این ماه یاد گرفت لباسشو خودش دربیاره😘 و دیگه بگم پیشرفتمون تو زبان هم خدارو شکر بد نبوده.... و دیگه اینکه عکس هم کم دارم بزارم اینجا واقعیت همین یکی ☝️بود. خلاصصصصصه ۴۸ماهگیت مب...

یگه هانایی داره خودش غذا میخوره الان دو روزه 😂😂😂😂😂خدااااای من دیگه دارم یواش یواش راحت بشم امروز خودش تو رستوران نهارشو خورد منم راححححححت غذای خودمو خوردم 😙😋😍منو این همه خوشبختی محاله محاله محاله  غذا خوردن تو خواب و خیاله خیاله خیاله.... سعی کردم از پوشکم بگیرمت که فایده ای نداشت خودمو اذیت نکردم میدونم تو هم مثل آریان به وقتش یاد میگیری الانم عکسایی که امروز تو ماشین گرفتم رو براتون میزارم روز خوووووش 😙...