اریان امید زندگیمون اریان امید زندگیمون ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره
هانا(ماریان)نفسمون♡هانا(ماریان)نفسمون♡، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره
روشان فروغ زندگیمونروشان فروغ زندگیمون، تا این لحظه: 9 ماه و 26 روز سن داره

آریان و ماریان میوه های زندگیمون♡♡♡

این وبلاگ متعلق به آریان و ماریان عمارلو است اریان با فاصله ی نه ماه و یازده روز بزرگتر از هاناست 🤗

به وبلاگ من خوش اومدین

امید زندگی من... با تو زندگی کردن چیزی فراتر از عشق است...

http://niniweblog.com/upl/ariyanim/14209809538.jpg

 

فرشته ی زندگی من نفسم به نفسهایت بستست... 

 

دو ماهگی روشانم

دختر عزیزم دوماهگیت مبارک فرشته کوچولوی خونمون اینجا روی همین تخت منتظر بودی تا بیان واکسن دو ماهگیت رو بزنن عزیز دلم واکسن دو ماهگیت رو با آبجی رفتیم و زدیم خیلی گریه کردی 🥺و آبجی هم گریش گرفته بود وقتی هم اومدیم خونه هی بیدار میشدی گریه میکردی تا شب خیلی اذیت شدی ولی خدا رو شکر از فرداش سالم و سرحال بودی http://niniweblog.com/upl/ariyanim/16913869246.jpg عکس دریافت شد. باز هم نوشتنی دارید؟ در پایان برای ارسال مطلب " نوشتنم تمام شد" را کلیک کنید. این اولین باری بود که اومدی باغ خاله حمیده اینم عکسای نفسااام ...
16 مرداد 1402

یک ماهگی روشانم

یک ماهگی روشان کوچولو یک ماه گذشت روزهای پر از خستگی اما شیرین خیلی شیرین تجربه ها و حس هایی که هیچکس قادر به فهمیدنشون نیست جز یه مادر و حس قشنگی که آریان و ماریان داشتن نسبت به خواهر کوچولوشون که قبلشون براش میره،و روشانم که مثل اسمش اومد و به زندگیمون روشنی بخشید خدایا فرزندانم رو خودت حفظ کن 🧿🧿🧿...
5 تير 1402

روشانم به دنیا اومد 😍

سلام به روشان من روشنی زندگیمون سلام به آریان و ماریان عشق های مامان امروز اومدم تا خاطرات تولد روشانم رو یاد داشت کنم روز ۲خرداد که روز سه شنبه بود و در گیرو دار امتحانات بچه ها بودیم و من مشغول تمیز کاری خونه برای آمادگی بعد از ورود روشان خانوم که بابا زنگ زد و گفت بیمارستان باید خودمم باشم برای کارهای بستری این بود که سریع راه افتادم و رفتم بیمارستان و یکی دوساعت کارمون زمان برد امضاهای رضایت نامه عمل نوار قلب جنین و توضیحات قبل از عمل اینکه از کی ناشتا باشم و چه لباسهایی برای شما ببرم و گفتن سرهمی نباشه کلاه برات نمیپوشن فقط روسری داشته باشی و این چیزا خلاصه من به بابا گفتم تا من طبقه ی بالا دارم نوار قلب میدم بابا هم بره برات رو...
5 تير 1402

خرید وسایل روشان خانوم 😍

سلام به دختر ته تقاري خودم امروز بالاخره وقت کردم از وسایلی که برات خریدیم عکس بگیرم و یادگاری بزارم حوله و پتو دور پیچ لوازم بهداشتی و جغجغه زیر انداز تعویض حوله صورت و روز یکشنبه ۲۴اردیبهشت رفتم سنوگرافی دکتر سالاری که گفتن ‌وزنت به ۳۲۰۰grرسیده و نامه ی بستری دادن و عمل در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۳ هست که گفتن تا ظهر عمل میشم انشالله که صحیح و سالم به دنیا بیای و کنار خواهر و برادرت بهترین روزها رو تجربه کنید دختر گلم ️...
26 ارديبهشت 1402

چیزی نمونده تا …

سلام به دلبندانم  این روزها خیلی درگیر بودم امتحانات میانترم آریان و هانا و از طرفی بارداری و خلاصه شرایط بدجور درهم ریخته بود و تازه امتحانات میان ترمتون تموم شده و دارم یه سرو سامونی به خونه میدم که آماده شیم برای تولد روشان خانوم بعله دیگه تصمیممونو گرفتیم و قراره که دخترمون اسمش بشه روشان و بشینه کنار خواهر و برادر بزرگ‌ترش 😍 و این عکسها مربوط هست به جمعه ی چند روز پیش که بعد از کلی درگیری و امتحان و خونه نشینی بالاخره رسیدیم یه ناهار خانوادگی رو بیرون بگذرونیم … و خب این وروجکها که نمیشه یدونه عکس درست و درمون ازشون بگیرم 🥴 و حتی باید بدین صورت شکار لحظه ها کنم ازشون 😁...
22 ارديبهشت 1402

یه آبجی کوچولو تو راهه😍

سلام به فرزندان عزیز تر از جانم  دوباره اومدم تا طبق رسم قدیم خاطرات کوچولوی سومم رو هم به همون دقت انشالله اگر خدا بخواد به یادگار بگذارم براش البته همه چیز به طور دقیق در دفتر خاطراتش یادداشت شده و انشالله ماهگرد هاش رو اینجا با هم جشن خواهیم گرفت 👌 جشن تعیین جنسیت خب بگم از اولین باری که قرار شد به بچه ها بگیم یه کوچولوی دیگه داره به جمعمون اضافه میشه و اولین عکس العملشون  برگه ی سنوگرافی رو دستشون دادم تا خودشون بخونن و متوجه شن  ...
15 آذر 1401

خاطرات جا مانده از سال ۱۳۹۸به بعد

سلام سلام  اومدم بعد از چند سال تقریبا از سال ۹۸دیگه هیچ چیزی ننوشتم هانا الان کلاس دوم دبستان هست و آریان کلاس سوم دبستان کلی خاطره و عکس هست که انشالله اگه بتونم قسمتی از اونها رو به یادگار اینجا میزارم اما چون خیلی زمان زیادی هست ننوشتم به زیر نویس عکس اکتفا میکنم عروسی عمه جون بهمن ۱۳۹۹ عروسی فائزه خانوم کریسمس ۲۰۲۱ عید ۱۳۹۸ که آریانم کلاس اولی بود و هانا هنوز مدرسه نمی رفت عید سال ۱۳۹۷سفر نرفتیم و کرونا بود  یلدای کلاس اولی من  سال ۱۴۰۰بابا پیانو گرفت و شما بعد از چند ماه شروع به یاد گیری کردید  اولین روز مدرسه ی کلاس اولی ناززززز منننن😍😍😍 پس...
15 آذر 1401